دوستی همچون شاه درختی ست
در چمن زار طلایی و سرسبز رویاها
دوستی همچون افقی ست
در مسیر بی انتهای بی معنی ها
دوستی بر بال فرشته هاست
دوستی رنگی ست
جوشان در میان عشق
دوستی آن رنگ جدایی ناپذیر
دوستی در میانه راه
انسانهای تنهاست
دوستی آن گنج محبت
درون انسان های دل آراست
( دل آرا شرکاء )
دل آرا شرکا شاعر زن ایرانی
shoraka
Iranian female poet Shoraka
می گفت نازنین مادرم
نگاه کن به آب روان
و بسپار غمهایت را به آن
نگاه کن به آسمان
و دلت را بگشا چو آن
نگاه کن به سبزه
و بدان که زندگی
سبزه و دل آرا
( دل آرا شرکاء )
shoraka
delara
در هوای خوب و دلپذیر
می توان استشمام کرد
عطر دل آرای زندگی
( دل آرا شرکاء )
shoraka
delara
شاعر محبوب زن ایرانی دل آرا شرکا
رفته بودیم
برای بازی مفرح بولینگ
بودم در جایگاه
پرتاب توپ بولینگ
نگریستم
به آن توپ سنگین بولینگ
فکرم شد معطوف
کار و هدف و توپ بولینگ
می اندیشیدم
به تشابه هدف و بازی بولینگ
انتخاب هدف بزرگتر
برداشتن توپی سنگین تر
و آنگاه برداشتن گام
در مسیر شروع
و سپس افتادن
در مسیر درست
و رفتن و رفتن
تا رسیدن به پیروزی شیرین
و موفقیت دل آرا
( دل آرا شرکاء )
می روند خاطرات
در رودخانه اذهان
چه دل آرا و چه غم انگیز
دستی بیانداز و بگیر
آن شاخه زیبای محبت
در لحظه کنون
که تو را بیرون کشد
از آن سکون
( دل آرا شرکاء )
shoraka
delara
با آن عینک طلایی رویا
بود جهان کودکی ام
زیبا و دل آرا
در جهانم نبود
آشفتگی و ظلم
همه را می دیدم
در تفاهم و صلح
( دل آرا شرکاء )
shoraka
delara